بی حوصله قدم زنان میرفتم
نا امید ازهمه زندگیم
حوصله ام سر رفته بود به نیمکتی رسیدم و روی آن نشستم به زمین جلوی خودم خیره بودم .
نا گهان دستی روی شانه هایم احساس کردم به طرف دست نگاه کردم دیدم پیرمردی کنارم نشسته .
آرام گفتم بفرمایید کاری دارید
گفت : بله پسرم
گفتم : پدر جان اگه آدرس میخوای یا جایی میخوای بری من حوصله ندارم خواهش میکنم بی خیال من شو .
پیرمرد گفت : پسرم من با خودت کار دارم .
گفتم : بفرما یید پدر جان من حوصله ندارم .
گفت : تو این همه خواستی من را از خودت جدا کنی آیا بد نیست به من دردت را بگویی .
گفتم : تو که خودتم نیاز به کمک داری پدر جان بی خیال ما شو کاری از دست هیچ کس بر نمی آید .
گفت : راست میگی پسرم اما آدرس اونی که میتونه کمکت کنه میدونم .
گفتم : پدرجان تو نه منو میشناسی ، نه میدونی دردم چیه!!! چطور میدونی کی میتونه کمکم کنه ؟
گفت : درست میگی من نمیدونم اما اون خوب میدونه
خواستم یه جوری از دست پیرمد خلاص بشم گفتم : بذار دلش نشکنه بپرسم کیه و بلند بشم برم
هنوز خواستم بگم کیه
گفت : به خدا گفتی دردتو .......
گفتم : کی ؟؟؟؟؟
گفت : خدا..........
بهش بگو....
دست رد به سینه ات نمیزنه ....
گفتم : این حال الان من مقصر خودشه
گفت : پسرم مطمئن باش خدا برای کسی مشکل نمیسازه ، اما گشاینده هر مشکلیه ....
گفتم : باشه پدرجان میرم بهش میگم .
دیگه حوصله حرف زدن نداشتم .بلند شدم راه افتادم. هنوز چند قدمی نرفته بودم که پیرمرد با صدای بلند گفت : برو خدا به همراهت اما همونجور که میری بهش بگو
هیچی به پیر مرد نگفتم اما با خودم گفتم : برو باباجان!
خدا برا من نه وقتشو داره ، نه من باهاش کاردارم ، راست میگه خدا ، خودش یه دفعه بیاد سراغ من بگه دردت چیه .
چند قدمی که رفتم صدایی گوشمو نوازش داد ؛ بهتر که گوش دادم فهمیدم که موقع اذونه
گفتم : هه هه خدا باز که منت مومنات و میکشی بیان عبادتت کنن که ، ولی من باهات قهرم نمیام برو با همونا خوش باش ، تو که درد منو دوا نکردی چرا من باید با تو به حرفم !!!!!
باز راه افتادم...
تو حال خودم بودم یه دفعه صدایی گفت : بازا هر آنچه هستی بازا....
صدا خیلی قشنگ بود وایسادم اطرافمو نگاه کردم کسی نبود .گفتم توهمه ببین دارم دیونه میشم .
صدا گفت : منم ، دنبال من نگرد من نیازی به عبادت ندارم ، اما همیشه وقت برای شنیدن درد ها دارم ، گفتی بیام سراغت اومدم بگو دردت چیه .....
بغضم شکست و گریه افتادم .
تازه فهمیدم خدا حرف دلارو خوب میشنوه.....
|